به گزارش مشرق، دکتر عبد المجید شیخی در پایگاه اطلاع رسانی برهان نوشت:
27خرداد،
سالروز تشکیل جهاد سازندگی آن یادگار با برکت حضرت روح الله بنیانگذار
کبیر جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشتیم. نهادی که متاسفانه حدود 11سال پیش
از صحنهی خدمت به محرومین و پا برهنگان- همانهایی که حضرت امام(ره) آنها
را ولی نعمتان ما بر میشمردند- حذف شد اما از آن جایی که چراغی که ایزد
بر افروزد با تلاش بالهای مگسان، خاموش نخواهد شد هم اکنون مشاهده میشود
که کم کم نهالهای رویش یافتهی انقلاب در قالب اردوهای جهادی، طرح هجرت و
بسیج سازندگی با خصال جوشش از بین متن مردم، اخلاص در خدمت به بندگان خدا،
ارزش مداری و ... شکفته شده و میرود تا آن خلاء عظیم و ضرورت تاریخی-
اجتماعی و تاریخی- اقتصادی نهاد «جهاد سازندگی» را پر کند.
قرآن
کریم در سورهی مبارکهی بقره آیهی «106» بشارت داده که «خداوند هرچه از
آیات را نسخ فرماید یا حکم آن را از خاطرهها ببرد بهتر از آن یا مانند آن
را نصیب مردم میسازد.» بدون شک ضرورتی که ریشه در الگوی مدیریت اسلامی و
انقلابی حضرت روح الله داشت، متأسفانه مورد غفلت برخی از خواص قرار گرفت و
به گونهای شد که نهاد انقلابی جهاد سازندگی به ورطه تعطیلی کشیده شد.
به
دلیل جایگاه با عظمت علمی و ارزشی جهاد بود که امام خمینی(ره) در شأن آن
فرمودند: «جهاد سازندگی شمایل دنیای آزادی و استقلال در عرصهی کار و تلاش
و پیکار علیه فقر و تنگدستی و رذالت و ذلت است.» در 11 سال اخیر (تعطیلی
جهاد سازندگی) آسیبهای زیادی بر کشور وارد شده است. از جمله اینکه،
امروزه شاهد تحمیل هزینههای سنگینی بر کشور از جانب تغییرات تمام نشدنی
ترکیب و قالب دستگاههای اداری با بهانههای مختلف از قبیل عدم کارآیی،
کوچک سازی دولت، کاهش هزینهها، بهبود خدمات و ... هستیم.
بیان این
موضوع، از آثار عدم تعریف الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت است که بارها مورد
تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است زیرا فقدان الگو، دولتمردان غافل
را مجبور به تندهی حذف ارکان نهادی کارآمد از انقلاب مانند جهاد سازندگی
نموده است. لذا این کمبود، خواص را به غلط مشغول کار کم حاصل تغییر شکل و
قیافهی بدنهی اداری میکند در حالی که در مرام تفکر ناب اسلامی محتوا حرف
اول را میزند و جریان ساز و حرکت آفرین میشود. لذا به نظر می رسد هنوز
برخی از خواص با واژه بافی و واژه بازی به دنبال عوامل به وجود آورندهی
تورم در ادبیات غربی بگردند و تنها دم از معلولهایی به نام «علل» مانند
تسهیلات تکلیفی بانکها، بدهی دولت، اجرای قانون هدفمندی یارانهها، بستهی
پولی بانک مرکزی و مانند اینها بزنند. گویی چشم بصیرت ندارند که ببینند
که بشر ماشین مکانیکی و رباط مفلوکی نیست که دست بسته مقهورِ اتفاقات
پیرامون خود باشد و غافلاند که این پدیدهی تورم ریشه در ارادهی انسان
دارد و در جامعهی ما اگر عقلا درصدد ریشهیابی، ریشهشناسی و مکانیابی سر
منشأ و سرآغاز یک حرکت خرابکارانه گرانی باشند، باید ابتدا و اصلاً سراغ
آغاز کنندهی این ظلم بزرگ در حق محرومین و مستضعفین، یعنی مرفهان بی درد
باشند که انبوهی از ثروت را در دست خود جمع کرده و در کمین گاه رانت خواری،
رانتجویی و سوداگری نشسته ، نه تنها به درد محرومین نمیرسند بلکه منتظر
بلعیدن دار و ندار مردم از راههایی مانند مسکن، طلا، ارز و ... هستند.
اگر
اینان اهل بصیرت باشند متوجه خواهند شد که چرا دو حجت بر حق زمانه تا به
این حد بر محرومیّت زدایی و کاهش فاصلههای فقر، غنا و تکریم عناصر و
نهادهای محرومیّت زدا مانند جهاد سازندگی، تأکید داشتند و دارند و یا برای
جدّی گرفتن وجود محرومیّت در جامعهی اسلامی این همه به تلاش و جهاد
اقتصادی و اقتصاد مقاومتی توجه و تأکید ورزیده و میورزند، زیرا زمانه،
زمانهی پیکار فقر و غنا است و همین فاصلهی طبقاتی است که امروزه مانع
بزرگ بالندگی بیشتر و موتور پیشرفت کشور است و نیز این غفلت بزرگ از فقدان
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که بعضاً با اقتباس معیارهای غلط غربی
مانند «نگرش به مدیریت در جامعهی اسلامی به عنوان فرصت و ترویج عطش
بهرهمندی از این فرصت و تجمیع مال» برخی مدیران نالایق را تحویل جامعه
میدهند که از هیچ به مال و منال رسیده و به جرگهی دشمنان اسلام
میپیوندند و کمترین آثار آنها رهبری فتنه در سال 1388 است.
«شهید
بهشتی» چه زیبا میفرمود که: «ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت» «فاین
تذهبون؟!» به راحتی میتوانیم از برخی از این نوکیسههای دست پروردهی دولت
های (...) یاد کنیم که پس از کنز و انباشت مال فراوان در زمان تصدی بر
امورات مسلمین و مستضعفین اکنون جزو ثروتمندترین اشخاص هستند (به نظر
میرسد این ادعا مستلزم یک دلیل و مصداق است، وگرنه طرح این مطلب ضروری به
نظر نمیرسد) و جالب اینکه ردّ پای بسیاری از اینان را در بازار پولی و
بانکهای خصوصی جدید مشاهده میکنیم که به خلق پول، پول سازی و دلالی پولی
نیز روی آورده و مجدد حیات غیر طیّبهای برای خود ترتیب داده و از قِبل
تورم در بخش غیر حقیقی و مجازی اقتصاد میروند تا بلایی خانمان سوزتر از
بحران مالی، پولی و اقتصادی غرب از ناحیهی بخش غیر حقیقی اقتصاد بر سر
مستضعفین جمهوری اسلامی به وجود بیاورند و نیز همین غفلت از راه و روش دو
حجت برحق الهی زمانه و الگوی بومی است که از اصل وحیانی «وجود موفقیت قطعی
در عمل به دستورات اسلام» در حوزههای مختلف امنیتی و فرهنگی، اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی غفلت میشود و چشمها، هوشها و گوشها را «صمُ بکمُ عمیُ
فهم لا یفقهون» بر این حقایق میبندد.
جای هشدار جدّی است که در
این مقطع، اهل حق و سربازان دلسوز علویِ حضرت امام(ره) و حضرت امام
خامنهای از این فرصتها مانند زمان دولت های (...) غفلت ننمایند. اگر
فرمان حجت خدا بر خدمت، همّت، کار و تلاش مضاعف و جهاد اقتصادی است و اگر
نهادهای با برکتی چون سازمان بسیج سازندگی، بسیج مستضعفین و مابقی نیروها و
نهادهای ارزشی مانند کانون جهادگران و کانون سنگر سازان بی سنگر و
تشکلهای دیگر برخاسته از دل وزارت آموزش و پرورش اکنون با این انگیزه و با
این امکانات «و عِّده و عُّده» داعیهی خدمت به محرومین را دارند عزم خود
را بر محرومیّت زدایی و به خصوص از دل دور افتادهترین نقاط شروع و بلکه
راه به نسبت متوقف شدهی جهاد سازندگی را ادامه دهند و نشان دهند که جهاد
سازندگی دوباره رویش یافته است.
در اینجا بهترین توصیه به
انجمنهایی چون «کانون جهادگران» و «کانون سنگر سازان بی سنگر» که مدعی
تداوم راه جهاد سازندگی هستند این است که با پاکسازی نیروهای غیر خودی و
سپس با تجدید قوا بسان تجربهی شکلگیری نهاد مقدس جهاد سازندگی از نو جهاد
سازندگی دیگری را بسازند. در غیر اینصورت هرگز نخواهند توانست تنها با
شعار جهاد، نقش جهادی پیدا کنند و مطمئناً حذف خواهند شد.
امام خمینی(ره) در شأن جهاد سازندگی فرمودند: «جهاد سازندگی شمایل دنیای آزادی و استقلال در عرصهی کار و تلاش و پیکار علیه فقر و تنگدستی و رذالت و ذلت است.» اما اینک 11سال است که این نهاد انقلابی به ورطهی تعطیلی و انحلال کشیده شده است....